تبریز شهر اولین ها

تبریز شهر اولین ها

تبریز زادگاه شعر نو و نقد ادبی

تجدد ادبي شد به (آذری) گفتار
نفوذش از ره ترکیه بود و از قفقاز
«استاد شهریار»

 

انقلاب مشروطیت که توده ها را به خروش آورد، به شعر تأثیر انکارناپذیری بر جای نهاد. این نهضت مردمی، نه تنها در زمینه های اجتماعی و سیاسی جامعه آن روز کشور، دگرگونی ایجاد کرد، بلکه در عرصه ادب و فرهنگ نیز تحولاتی را سبب گردید. به قول یکی از ادبا: «انقلاب مشروطیت، زمینه بی تردید انقلاب رفعت و یارانش بود. انقلاب مشروطیت، سکوی آشکار پرتاب جامعه ما به جامعه و جهان
مدرن و روابط اجتماعی معاصر بود و زمینه ساز تغيير دید اهل اندیشه به فضاهای اقلیم های خارج از مرز شرق.» اگر وضع شعر و شاعری را در دوران قبل از مشروطیت، مورد مطالعه قرار دهیم، خواهیم دید که اغلب شعرا با مردم و اجتماع خود هیچ گونه ارتباط و علقهای نداشتند، زیرا شعر آنان در مدح ممدوحان، آن هم با واژههای غامض و کلمات دور از فهم توده های مردم خلاصه میشد، در نتیجه شعر و ادبیات با مردم فاصله ها داشت. و وسیله ای شده بود برای وقت گذرانی و تفریح طبقه ای خاص که با درد اجتماع و توده های زحمتکش بیگانه بودند. میرزا ملکم خان، از شاعران آن ایام، این گونه باد می کند.

پس از آن که مرحله دوم انقلاب مشروطیت آغاز می شود و: «شورش به داخل بیشتر طبقات مختلف جز دهقانها نفوذ می کند، شراره های انقلاب، از حضرت عبد العظيم و قم به تبریز می جهد ... در این دوره مبارزه های خونین انقلاب به معنای واقعی آغاز می گردد.»
در این برهه سرنوشت ساز، شعرای آذربایجان نیز همگام با . تاریخ ساز مردم این سرزمین، با دگرگون کردن شکل و محتوای شعر، آن را از انزوا بیرون آورده و به میان مردم می برند و با ساده کردن و مردمی نمودن آن، شعر را به عنوان سلاحی برا علیه استبداد و استعمار به کار می گیرند و از این راه به اندازه جنگ افزار مجاهدین، در سرنگونی خودکامگی و استقرار آزادی به انقلاب خدمت می کنند.
برجسته ترین سرایندگان آذربایجان که تحت تأثير مبارزات شورانگیز مردم این سرزمین قرار گرفته و مجاهدت آنها را در آثار خود منعکس کردهاند عبارتند از : حاج رضا صراف تبریزی، میرزا جبار مشعوف، سیاهپوش وطرفه آن که شاعرانی از بین خود مجاهدان ظهور می کنند که در دستی تفنگ و در دست دیگر قلم، در جبهه های جنگ و در میان آتش و خون، با سروده های حماسی خود مدافعان جان بر کف را به ادامه مبارزه تشویق می کنند. میرزا احمد سهیلی ششگلانی، سعید سلماسی، میر عبدالحسین خازن خیابانی و بایرامعلی عباس زاده (حمال) در زمره این سخنوران رزمنده قرار دارند. پرواضح است که سروده های این شعرای رزمنده را شوری دیگر است که از قعر ايمان و عشق آنان به آزادی و آزادگی سرچشمه می می گیرد، به ویژه آن که برخی از آنان مثل میرزا احمد سهیلی و سعید سلماسی با خون خود انقلاب را جلایی دیگر بخشیدند. آثار منظوم این هنرمندان صاحب سيف والقلم، نیروی ایمان و قدرت روحی همشهریانشان را در آن روزگار به وضوح منعکس می کند و در واقع، زندگینامه پرافتخار و آثار گرانسنگشان نشانگر آن است که شخصیت ادبی و که شورش و اجتماعی آنان، محصول شرایط تاریخی عصر خویش می باشد.

اشعار این شعرای مجاهد، چون از دل برمی خیزد، چنان در می نشیند که توده های مردم ورد زبان می کنند و رزمندگان در سنگرها می خوانند و برای ادامه پیکار رهایی بخش قوت قلب می گیرند.
ایرج میرزا این شاعر نامدار تبریزی که تحت تأثیر این دگرگونی های اجتماعی بود، محاوره را در شعر خود وارد کرد و هر چه بیشتر، به سادگی و روانی بیان شاعرانه کوشید و سبکی به وجود آورد که مردم پسندیدند و شعرا تقلید کردند معاصران نام او را جزو چند شاعری که به سبک جدید شعر گفته اند ثبت کردند و ملك الشعرای بهار درباره او گفته سعدی نو بود و چون سعدی به دهر شعر نو آورد ایرج میرزا اما نه ایرج میرزا و نه برخی دیگر از شاعران نتوانستند گریبان خود را از قید قواعد مسلم عروض فارسی که بر دست و پای آنان افتاده بود رهائی بخشند. ایرج لحن أستهزا آمیزی می گفت:


می کنم قافیه ها را پس و پیش
تا شوم نابغه دوره خویش

 

جعفر خامنه ای
سیاسی و اجتماعی، گمنام زیسته و با آن همه تأثیری که با شخصیت و آثارش، بر ریانات سیاسی و ادبی دوران اخير ميهنمان بر جای نهاده، ناشناخته مانده است. نویسنده ای که آوازه اش، از مرزهای ایران فراتر رفت و مقالاتش، به ویژه در ممالك عربی، زینت بخش مطبوعات آن کشورها گردید. مترجمی که قلم شیوایش حاکی از يك ذوق ادبی و قریحه سرشار بود. شخصیت انقلابی که با تمام وجود، آزادیخواه و ضد خودکامگی و وابستگی بود، و شاعری که ضمن شرکت در انقلاب مشروطیت، از پایه گذاران تحول ادبی به شمار می رود و با سرودن شعر نو، صفحه جدیدی را در تاریخ ادبیات ایران گشود و نشان داد که هر انقلاب سیاسی و اجتماعی اگر بخواهد پیروز شود و به اهداف خود برسد، باید با انقلاب فرهنگی و تحولی ادبی همراه باشد.

شمس کسمائی
در میان نوپردازان آن زمان، زنی هم قید و بند عروض و قافیه را از پایامی» در جلد دوم کتاب «مشاهير- در این زمینه مراجعه کنید. به شرح احوال «پروین آذربایجان» به همين قلم شعرش برداشته است. او نخستین زنی است که به نوپردازی گرایش نشان داده و مانند دیگر نوپردازان پیش از نیما به گمنامان پیوسته است. این بانوی نوگرا «شمس کسمائی » نام داشت. وی که جزو یکی از نادره زنان روشنفکر و دانشور تاریخ معاصر ایران به شمار می رود، نه تنها نخستین زنی است که قید و بند عروض و قافيه را از پای شعر برداشته و نوگرایی را در این زمینه پذیرفته و رواج داده است. بلکه او يك زن انقلابی و روشنفکر بود که با نوشتن مقاله های تند سیاسی در روزنامه های تبریز با استیلای بیگانگان و استبداد حكامان با سرسختی مبارزه می کرد.

 

تقی رفعت
میرزا تقی خان رفعت که یکی از شخصیت های نادر عصر خود بود. از درخشان ترین چهره های ادبیات آذربایجان به شمار می رود. وی پیشاهنگ و پرچمدار حرکت تحول برانگیز نوپردازی و نقد ادبی در ایران است. این جوان نابغه، سردبير روزنامه تجدد و مدیر مجله ادبی آزادیستان تبریز و رئیس تبلیغات و مغز متفکر نهضت دموکراتیك مردم آذربایجان به رهبری مجاهد نستوه شیخ محمد خیابانی بود. او ماهها یا غزلسرایان و قصیده گویان متعصب مبارزه کرد و در روزگارانی که عدول از قواعد عروضی نوعی تکفیر محسوب می شد، سرسختانه، قواعد را در هم شکست و در برابر انتقادهای کهنه اندیشان مقاومت کرد. با سلاح خود آنان به مصافشان رفت، انتقاد را با انتقاد پاسخ داد و شعر نو را ضرورت اجتناب ناپذیر زمانه دانست و بالاخره این راه ناهموار را هموار کرد و به همین علت شاگرد خلفش، زنده یاد حبيب ساهر، این جریان را به عنوان «مکتب رفعت» معرفی می کند. تقی رفعت فرزند آقامحمد تبریزی، تحصیلات خود را در استانبول انجام داد. چند سال مدير مكتب «ناصری» ایرانیان در طرابوزان بود. در جنگ جهانی اول،
حدود سال ۱۲۹۵ شمسی به تبریز آمد و معلم زبان فرانسه در مدرسه متوسطه تبریز شد. رفعت زبان های ترکی، فارسی و فرانسه را به خوبی می دانست و به هر - اطلاعات مربوط به احوالات شخصی خانم کا را دخترش خانم صفا ارباب زاده در اختیار نگارنده این سطور قرار دادند. خانم صفا ارباب زاده لیسانسیه زبان و ادبیات انگلیسی هستند و از دانشگاه تهران بازنشسته شده اند. ایشان با چند زبان دیگر از جمله روسی، ترکی، ارمنی، فارسی و فرانسه آشنائی دارند.

 

از کتاب تبریز شهر اولین ها

 

اطلاعات تبریز

تبريز به گواه تاريخ، شهري با قدمت بيش از چهارهزار ساله مهد تمدن و شهرنشيني و مرکز مبادلات تجاري و بازرگاني در شنالغرب ايران هست. اطلاعات تبریز سعی دارد با شناساندن تبريز به هموطنان در داخل و خارج از کشور، بتواند خدمتي به اين شهر و همشهريانش داشته باشد.

تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به اطلاعات تبریز می باشد و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است. طراحی و تولید توسط web Yazilim